امجد بختیاری معلم محکوم به حبس و شلاق: تا رسیدن به حقمان از پا نخواهیم نشست
ههنگاو؛ پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳
امجد بختیاری از معلمان بازداشت شده در جریان جنبش ژن ژیان ئازادی در دهگلان که توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران به ۱ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکو شده و توسط هیئت رسیدگی به تخلفات اداری استان کُردستان، نیز به اتهاماتی همچون "شرکت در اعتراضات" و "اهانت به خامنهای"، با قطع رتبهبندی معلمان مواجه شده است، نامهای خطاب به مدیر کل آموزش و پرورش استان کُردستان نوشته است.
در بخشی از این نامه که نسخهای از آن به دست ههنگاو رسیده آمده است؛ " من و دیگر همکاران فاقد رتبهبندی تا رسیدن به حقمان از پا نخواهیم نشست و تا زمانی که به این امر دست نیابیم؛ از راههای مختلف پیگیر حقوقمان خواهیم بود. "
در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشــت پـر مـلال مـا پـرنـده پـر نمی زند
یـکی زشـب گرفتگــان چـراغ بـر نمی کند
کسی به کوچه سـار شـب در سحر نمی زند
نـشسته ام در انـتظار این غـبـار بی سـوار
دریغ کـز شـبی چنین سـپیده سـر نمی زند
دل خـراب من دگـر خـراب تـر نمی شود
که خنجر غمت از این خـراب تر نمی زند
گذر گهی ست پر ستم که اندرو به غیر غم
یـکی صلای آشــنـا بـه رهگـذر نـمی زند
چه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات
بـرو کـه هـیچ کـس نـدا به گـوش کـر نمی زند
نـه سـایه دارم و نـه بـر، بیفکننـدم و سـزاست
اگـر نـه بـر درخــت تـر کـسی تـبـر نمی زند
مدیر کل محترم آموزش وپرورش استان کردستان
درود و ارادت.
واژہی معلم، دربردارندهی مفاهیمی عمیق و وسیعی است که دامنهی آن تمامی جامعه را بدون تبعیض و ناعدالتی در بر میگیرد. معلم، صاحب اندیشه، تعقل، تفکر، دانش، عقلانیت و علمانیت است. تراوش این مفاهیم ارزنده، باعث رشد و بالندگی انسانیت و دانش میگردد. واژهی معلم، سدیاست در مقابل انحرافات و خرافات
نامعقول و ناملموس در جامعه است و چون چراغی است که راه درست را در شبی دیجور، فرا روی جامعه و مخاطبینش، روشن میکند.
اینجانب، امجد بختیاری، دبیر شاغل در آموزش و پرورش شهرستان دهگلان، مفتخرم که حامل انتشار این مفاهیم ناب به فرزندان این مرز و بوم بودهام و خواهم بود. آزاداندیشی، آزادمنشی را در کالبد و جانو خرد دانشآموزانم همچو بذری میکارم و خواهم کاشت تا روزی جامعه از وجودشان بهره و ثمر گیرد.
در این مدت ۲۷ سال سابقه، با تمام ناملایمات، مشکلات و سختیهای راه، هیچگاه برای سیراب کردن تشنهگان علم و دانش وخرد و اندیشه به فرزندان این آب و خاک احساس کاهلی و خستگی نداشته و ندارم چرا که معتقدم، ما معڵمین باغبانانی هستیم که باید این نهالهای سرسبز و شاداب را به درختانی تنومند و استوار تبدیل نماییم تا با هر بادی بر خود نلرزند و میدان را خالی ننمایند.
من به عنوان یک فعال صنفی و مدنی، برای گرفتن حق قانونی، شرعی، عرفی و انسانی خود،همسو با دیگر فرهنگیان، ندای حقخواهی خود را به گوش مسئولان رساندیم تا بدین شکل بتوانیم باری از مشکلات معیشتی،اقتصادی فرهنگیان کاسته و کم کنیم. علاوه بر این هم به دنبال خواستههای بڕ حق نظام آمورشی و مشکلات و موانع موجود بودهایم.
یکی از این خواستهها اجرای طرح رتبهبندی معلمان بود که با تحصن و اعتراض فرهنگیان این حق محقق گردید. که نفع و سود ریالی آن تمامی فرهنگیان و از جمله جنابعالی را شامل شد و از قبل آن به خواستههای مادی خود دست یافتید.
حال سوال این است که با استناد به کدام مادهی قانونی، تبصره و کدام عرف و شریعت، تضییع حق نمودهاید؛ و حق قانونی و انسانی ما را نادیده گرفتهاید؟
من و دیگر همکاران فاقد رتبهبندی تا رسیدن به حقمان از پا نخواهیم نشست و تا زمانی که به این امر دست نیابیم؛ از راههای مختلف پیگیر حقوقمان خواهیم بود.
هوا ناجوانمردانه سرد است اما امید به بهار و زندگی در دلها زنده است.
شاید سرها در گریبان باشد و کسی سلاممان را پاسخ نگوید اما سربلندیم و عزتمند.
در خاتمه امیدوارم که وجدانتان ما فرهنگیان ناقص حق و حقوق را دریابد!!
چو ازاین کویر وحشت به سلامت گذشتی....... به شکوفهها به باران برسان سلام مارا.
امجد بختیاری.. دهگلان