تداوم بازداشت و بی‌خبری از سرنوشت سولماز حسنزاده، از اعضای خانواده‌های دادخواه
هەنگاو؛ جمعه ۱۹ مرداد ۱۴۰۳
سولماز حسنزاده، از اعضای خانواده‌های دادخواه که ۱۱ روز پیش به همراه پدرش احمد حسنزاده و همزمان با سالروز تولد برادرش محمد حسنزاده از جانباختگان جنبش "ژن، ژیان، ئازادی" توسط نیروهای امنیتی در بوکان بازداشت شده بود، اطلاعی از سرنوشت و محل نگهداری‌اش در دسترس نیست.
براساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، با وجود گذشت ۱۱ روز از زمان بازداشت سولماز حسنزاده، ۳۰ ساله و از اعضای خانواده‌های دادخواه، و انتقال وی به بند زنان زندان مرکزی ارومیه در بامداد چهارشنبه ۱۰ مردادماه ۱۴۰۳ (۳۱ ژوئیه ۲۰۲۴)، تاکنون از حق ملاقات با خانواده و نزدیکان خود محروم بوده و تنها یک روز پس از بازداشت در یک تماس کوتاه تلفنی از انتقالش به زندان ارومیه خبر داده و از آن زمان هیچ گونه تماس تلفنی دیگری نداشته است.
به گفته منابع آگاه، پیگیری‌های مکرر خانواده و نزدیکان جهت اطلاع از سرنوشت سولماز حسنزاده تاکنون بی‌نتیجه مانده و مسئولین مربوطه از ارائه پاسخی مشخص در خصوص وضعیت و محل نگهداری وی به آنان خودداری کرده و اعلام کرده‌اند که دیگر در زندان مرکزی ارومیه تحت بازداشت نیست و این موجب افزایش نگرانی‌ها در مورد وضعیت نگهداری این شهروند شده است.
این منبع همچنین افزود که، احمد حسنزاده پدر دادخواه محمد حسنزاده که در زندان مرکزی بوکان تحت بازداشت بود، در تاریخ چهارشنبه ۱۰ مردادماه ۱۴۰۳ (۳۱ ژوئیه ۲۰۲۴) با تودیع وثیقه از این زندان آزاد شده است.
این دو عضو خانواده‌های دادخواه روز سه‌شنبه ۹ مرداد (۳۰ ژوئیه)، همزمان با سالروز تولد محمد حسنزاده در جریان هجوم نیروهای اداره اطلاعات به منزل خانوادگی خود، بدون ارائه هرگونه برگه قضایی و با توسل به خشونت و ضرب و شتم بازداشت شده بودند. دایه عظیمه، مادر محمد حسنزاده نیز به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به دلیل جراحات وارده به بیمارستان دکتر قلی‌پور بوکان منتقل شده بود.
احمد حسنزاده به همراه دخترش، سولماز حسنزاده در تاریخ ۱۴ شهریور ۱۴۰۲ (۵ سپتامبر ۲۰۲۳) نیز بازداشت شده بودند. همچنین پیشتر نیز سولماز حسنزاده در شامگاه چهارشنبه ۵ مهرماه نیز به همراه سه تن از دوستان خود در مسیر بوکان_سقز بازداشت شده بود.
محمد حسنزاده شامگاه چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات مردمی بوکان در حالی که قصد داشت یک دختر ربوده شده توسط نیروهای سرکوبگر حکومتی را آزاد کند، با ضربات متعدد چاقو و همچنین یک گلوله که توسط نیروهای حکومتی بر سینه و قلبش وارد آمد جانش را از دست داد.
