احمدرضا حائری، زندانی سیاسی: جمهوری اسلامی می‌خواهد احکام قطعی اعدام زندانیان را به سرعت اجرا کند

۱۸ دی ۱۴۰۳، ۱۷:۰۷

 

احمدرضا حائری زندانی سیاسی کُرد و اهل ایلام که دوران محکومیت خود را در زندان قزلحصار کرج سپری می‌کند، با انتشار نامه‌ای نسبت به افزایش اجرای احکام اعدام و احتمال اجرای حکم اعدام صدها زندانی در این زندان هشدار داد. نسخه‌ای از این نامه به دست هه‌نگاو رسیده است که متن کامل آن در پی می‌آید.

 

مردم عزیز ایران

می‌دانم این‌روزها حال دلتان خوب نیست، و در جنگی نابرابر بر سر فراهم نمودن کمترین امکانات و شرایط برای زندگی با حاکمیتی ناکارآمد و زورگو مواجه هستید؛ اگر ضرورت اخلاقی و انسانی فوری وجود نداشت، هرگز از شما نمی‌خواستم در جدال هرروزه‌تان برای تامین حداقل معیشت و با وجود صدها مشکل ریز و درشت زندگی‌تان که حاصل غضب «حق انتخاب» و «تعیین سرنوشت» شما توسط اقلیتی قلدر و پرمدعاست، هرگز از شما عزیزان نمی‌خواستم که به درد دل این فرزند کوچک‌تان از دل ظلمت زندان گوش داده و برای مقابله به فجایع در حال وقوع از شما کمک نمی‌خواستم!

اما چه کنم که مقابله با این فجایع در زندان جز با یاری شما ممکن نخواهد بود.

مردم عزیز

اطلاع دارید که ما از نهم بهمن سال گذشته به همراه ده‌ها تن از زندانیان سیاسی با باورهای سیاسی و عقیدتی گوناگون در بسیاری از زندان‌های کشور علیه صدور و اجرای حکم غیرانسانی اعدام و برای جلب توجه افکار عمومی داخلی و بین‌المللی، سه‌شنبه‌های هر هفته را تحت عنوان «کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام» دست به اعتصاب غذا می‌زنیم. کارزاری که امروز پنجاهمین هفته آن را برگزار می‌کنیم.

در چند هفته اخیر مقامات سازمان زندان‌ها بر آن شده‌اند که بخش عمده واحد چهار زندان قزلحصار را به زندان مرکزی کرج واگذار کنند، این تصمیم در شرایطی گرفته شده که هم‌اکنون در واحد سه زندان قزلحصار بیش از ۱۳۰۰ زندانی در معرض اجرای حکم اعدام(از جمله شش زندانی اعترضات ۱۴۰۱ در پرونده مشهور  به «بچه‌های اکباتان») و در واحد دو آن نیز حدود ۱۶۰۰ زندانی با اتهامات مربوط به موادمخدر در آستانه صدور یا اجرای حکم غیرانسانی اعدام نگهداری می‌شوند. واحد یک نیز که خود سه برابر ظرفیت رسمی زندانی در آن نگهداری می‌شود که قطعا از حداقل فضا و امکانات محروم هستند.

اما آن‌چه که موجب نگرانی اینجانب شده و مرا بر آن داشت از شما طلب یاری کنم این است که اخبار موثقی دریافت کرده‌ام مبنی بر اینکه دادستان و مجموعه دستگاه قضایی تصمیم گرفته‌اند احکام قطعی اعدام زندانیان را به سرعت اجرا کنند.

وقتی تصمیم مقامات درباره تخلیه و انتقال بیش از ۱۶۰۰ زندانی واحد چهار و تحویل بخش بزرگی از این واحد به زندان مرکزی کرج را کنار اخبار مربوط به اجرای احکام اعدام قرار دادم، و در شرایطی که خود مقامات می‌دانند زندان قزلحصار هم‌اکنون نیز سه برابر ظرفیت رسمی زندانی در خود جای داده، زنگ خطر یک فاجعه بزرگ پیش‌رو برای همه ما به صدا در آمده است و آن توسل حاکمیت به شیوه «قتل‌عام درمانی» برای کاستن از حجم زندانیان در قزلحصار و اجرای طرح انتقال واحد چهار به زندان مرکزی کرج!

مردم شریف و رنج‌کشیده ایران

این تعبیر بسیار تلخ است، و از محضر عموم شما، به خصوص خانواده‌های زندانیان زیر حکم اعدام طلب بخشش دارم، اما حقیقت این است که وضعیت موجود و اخبار غیررسمی اما موثق پیرامون آن حکایت از آن دارد که حاکمیت بر آن است که «مساله ناترازی در نسبت تعداد زندانیان با ظرفیت موجود زندان را با اعدام گسترده زندانیانی که احکامشان قطعی شده حل کند!»

«قتل‌عام درمانی» شیوه‌ای است که حاکمیت دینی در تاریخ ۴۶ ساله خود با آن بیگانه نیست و در مقاطعی از این شیوه برای حذف مخالفان خود بهره‌برداری کرده است.

باور اینجانب، به عنوان کسی که از نزدیک وضعیت بسیاری از زندانیان سیاسی کنونی را دیده یا از افراد مورد وثوق درخصوص وضعیت پزشکی آنها اطلاع کسب کرده‌ام، بر این است که اصرار بر تداوم دربند نگه‌داشتن زندانیان سیاسی چون ابوالفضل قدیانی، ناهید شیربیشه، مهوش ثابت، فاطمه سپهری، زینب جلالیان، راحله راحمی‌پور و....با وجود بیماری‌های متعدد، و یا رفتار غیر انسانی هم‌چون محرومیت مطلق زندانیان سیاسی هموطن در زندان شیبان از خدمات درمانی با وجود بیماری‌های صعب‌العلاج از قبیل زندانی چون عبدالامام زائری، جابر صخراوی و بسیاری دیگر نیز مصداق کامل و دقیقی از «قتل‌عام درمانی» برای حذف کم‌هزینه‌تر مخالفان سیاسی است‌.

مردم عزیز و بزرگوار ایران

در این چند روزه که می‌خواستم درباره فجایع پیش‌رو و خطر توسل حاکمیت به شیوه «قتل‌عام‌درمانی» و اجرای وسیع احکام اعدام سخن بگویم، نمی‌دانستم که را خطاب قرار دهم و از که یاری بجویم، برای جلوگیری از وقوع این فجایع، و در همین حال مدام این شعر جناب فردوسی از خاطرم می‌گذشت که:

فریدونِ فرّخ، فرشته نبود

ز مُشک و ز عنبر سرشته نبود

ز «داد» و «دَهِش» یافت او نیکویی

تو داد و دهش کن، فریدون تویی

و بنا بر همین سخن و سفارش فردوسی بود که شما را خطاب قرار داده و از شما طلب یاری کردم؛ چه اگر تک تک شما مردم عزیز ایران نسبت به اصل فاجعه «اعدام»، به خصوص در سطحی که آمد، واکنش نشان دهید، اطمینان دارم که می‌توان جلوی بروز آن را گرفت.

 

احمدرضا حائری

زندان قزلحصار

سه‌شنبه ۱۸ دی‌ماه ۱۴۰۳

هفته پنجاهم کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

Source:

بیشتر بخوانید در همین زمینه