زینب جلالیان؛ «در برابر حکم اعدام همنوعانتان سکوت نکنید»
چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳
زینب جلالیان، زندانی سیاسی کُرد محبوس در زندان یزد که هفدهمین سال از دوران حبس ابد خود را بدون دسترسی به حق تنها یک روز مرخصی و ملاقات حضوری با خانواده سپری میکند، با انتشار نامهای نسبت به محکومیت پخشان عزیزی و وریشه مرادی واکنش نشان داده و نوشته است «من از همه زنان جهان، آزادگان دنیا، سازمانهای حقوق بشری و هر کسی که هر کاری از دستش برمیآید، میخواهم حمایت خود را از محکومان به اعدام دریغ نکنند. در برابر حکم اعدام همنوعانتان سکوت نکنید.»
متن کامل نامه زینب جلالیان برای پخشان عزیزی و وریشه مرادی:
چگونه توانستی مهر مادری، محبت پدری و عشق به همنوع را نادیده بگیری؟
به خاطر کدام مصلحت؟ تو وجدان و انسانیت خود را به چه فروختی؟ حق زیستن و نفس کشیدن دیگران را به چه قیمتی معامله کردی؟
به چه بهایی این همه آرزو را نابود میکنی؟ چگونه میتوانی به این راحتی، جوانان سرزمین مادریات را قربانی کنی؟ خودخواهی تو به جایی رسیده که تنها چیزی که تو را راضی میکند، حکم مرگ دیگران است.
تو که دستانت به خون دیگران آلوده است، بدان هیچکس، حتی تو، صلاحیت گرفتن حق زندگی را از انسانی ندارد. چگونه توانستی وقتی قلم به دست گرفتی، احکام اعدام پخشان عزیزی، وریشه مرادی و برادران ما را صادر کنی؟ آیا جان آدمی اینقدر برایت بیارزش شده است؟ به کدام خطا؟ به کدام گناه؟ به استناد کدام حقوق بشر؟
ما را به قربانگاهی میفرستی که طناب نیمه ضخیمش از گیسوان بریده مادران قربانیانت بافته شده است. چه عاملی تو را به این وادی تاریک کشانده است؟ برایت اندوهگینم، برای تو که تمامی اصول انسانی را زیر پا گذاشتهای و همه پلهای پشت سرت را ویران کردهای. ای شکنجهگر و قاضی ناعادل!
با وجود تمام ظلمهایی که بر ما روا داشتهای، بدان که من به دنبال انتقام نخواهم بود. من از حق خود میگذرم و تو را میبخشم. این تفاوت من و توست.
وریشه گیان، پخشان گیان، دلم میگیرد…
دلم میگیرد وقتی به من میگویند که دیروز، شما قلم در دست گرفتید و علیه اعدام من و همرزمانم نوشتید، اما امروز خودتان محکوم به اعدام شدهاید. دلم میگیرد در شهری که پاداش انسانیت یا ذلت است یا مرگ با حکم حکام.
دلم میگیرد از سرزمینی که حق آزادی، حق اندیشیدن و حق زیستن را از مردمانش دریغ میکنند. دلم میگیرد وقتی دیر به مادرانمان زنگ میزنیم و با ناباوری میپرسند: «روله، تویی؟» چون سایه شوم اعدام بر سر شهر و دیارمان سایه افکنده است.
من با تمام وجود، حکم اعدام را محکوم میکنم. از همه زنان جهان، آزادگان دنیا، سازمانهای حقوق بشری و هر کسی که هر کاری از دستش برمیآید، میخواهم حمایت خود را از محکومان به اعدام دریغ نکنند. در برابر حکم اعدام همنوعانتان سکوت نکنید.