اهواز؛ روایتی از شکنجه مختار آلبوشوکه، زندانی سیاسی عرب در بازداشتگاه پلیس فتا هم‌زمان با چهاردهمین سال حبس

۲۶ دی ۱۴۰۳، ۱۹:۴۷

هه‌نگاو؛ چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳

مختار آلبوشوکه، از زندانیان سیاسی عرب که دوره محکومیت حبس ابد خود را در زندان شیبان اهواز سپری می‌کند؛ اخیرا از این زندان به بازداشتگاه پلیس فتا در اهواز منتقل و به شکل غیرانسانی شکنجه شده است.

بر اساس گزارش هه‌نگاو، روز پنج‌شنبه ١٥ آذرماه ١٤٠٣ (٥ دسامبر ٢٠٢٤)، مختار آلبوشوکه، زندانی سیاسی ٣٨ ساله اهل اهواز از زندان شیبان به بازداشتگاه پلیس فتا منتقل و در آنجا به مدت ١٢ روز تحت شکنجه قرار گرفته است.

مختار آلبوشوکه، در تاریخ ۱۲ اسفند ماه ۱۳۸۹، توسط نیروهای امنیتی در رامشیر استان خوزستان بازداشت و اواخر شهریور ماه ۱۳۹۰ به زندان منتقل شد. 

وی تیر ماه ۱۳۹۱، توسط قاضی محمدباقر موسوی، رئیس شعبه ۲ دادگاه انقلاب اهواز، بابت اتهاماتی از جمله "محاربه و افساد فی الارض" به اعدام محکوم شد. این حکم در نهایت به حبس ابد تغییر پیدا کرد.

طبق روایتی که به دست هه‌نگاو رسیده، شکنجه اخیر این زندانی تنها به دلیل وجود شماره تلفن پانزده سال پیش وی، در دفترچه تلفن یکی از بازداشت‌شدگان اخیر در اهواز بوده است.

 

متن کامل روایت شکنجه شدید مختار آلبوشوکه، چنین است؛

بازداشتگاه‌‌ پلیس فتای اهواز یا شکنجه‌گاه!؟ «وقتی با حکم ابد و پنج سال، چهارده سال در زندان بمانی؛ دیدن منظره خیابان‌ها، ماشین‌های در رفت‌وآمد، درخت‌های وسط بلوار و چهره‌های مردم که با عجله در آمدوشدند، برای من حکم رفتن به یک تور تفریحی ویژه و دیدن زیباترین مناظر جهان را داشت. برای همین وقتی ۱۵ آذر ۱۴۰۳ من را صدا زدند و در محوطه زندان سوار ماشین کردند، در ابتدا حسی از شوق در وجودم جوانه زد، تا وقتی که با همراهان لباس شخصی که نمی‌شناختم از در زندان خارج شدیم و نفر جلوئی برگشت و اولین مشت محکم را به صورتم کوبید و به همکارش که کنارم بود گفت «چشم‌بند و دستبد این بی‌شرف....را بزنید!»

من در حالی که از شدت درد صورتم را گرفته بودم و در همان حال که دو مامور کناری، دستانم را برای زدن دستبند از روی صورتم کشیده و با فشار و خشونت به پشتم می‌پیچاندند, و نیز در حالی که آخرین رد مناظر بیرون زندان از مقابل چشمانم می‌گذشت، با زدن چشمبند با تاریکی مطلق مواجه شده و از خاطرم گذشت که«مختار قرار نیست به تور تفریحی بروی و احتمالا خبری از دیدن بلوار، درخت، ماشین و چهره‌های مردم رهگذر نخواهد بود!» اما هرگز فکر آن حجم از داغ و درفش و شکنجه را هم نمی‌کردم آن‌هم پس از ۱۴ سال زندانی بودن!

داشتم خودم را دلداری می‌دادم که: «من چهارده سال است زندانی هستم، با حکم ابد و البته به جرم ناکرده!، دیگر بیشتر از این چه می‌خواهند که قصد آزارم را داشته باشند!؟» در همین فکرها بودم که مشتی محکم به پائین شکمم زدند که از درد به خود پیچیده و حواسم نبود که گفتم: «من بیماری فتق شدیدی دارم نزنید لطفا!» مأمور کنار دستی که گوئی با شنیدن این حرف من احساسات سادیستیکش به غلیان آمده بود با پوزخندی گفت:"خوب چه بهتر!" و با فحاشی رکیک جنسی ادامه داد که:" که فتق داری! بلائی سرت بیارم که فتقت یادت بره" و باز با تمام قدرت با مشت به زیر شکمم ضربه زد.

در طول مسیر تا به بازداشتگاه‌شان برسیم، با فحاشی‌های رکیک جنسی به مادر، خواهر و خانواده‌ام چنان آزارم دادند که درد مشت و سیلی زدن‌شان را کمتر متوجه می‌شدم. چند روز در بازداشتگاهی که بعدا فهمیدم متعلق به پلیس فتای اهواز است، به شدت شکنجه شدم.

نمی‌دانم چند روز گذشته بود که از شدت ضربات مشت و لگد که تعمدا بیشتر به زیر شکمم می‌زدند، از هوش رفتم؛ روی تخت بیمارستان و در حالی که با دستبند و پابند به تخت زنجیر شده بودم، به هوش آمدم و متوجه شدم، شخصی که احتمالا پزشک بود، دارد به مامورها اصرار و گاهی التماس می‌کند که: «این بیماری شدید فتق دارد و احتمال پاره شدن فتقش زیاد است، باید اینجا بماند و فوری عملش کنیم.» مأمورهای لباس شخصی گوئی دکتر با دیوار حرف زده، بدون اینکه پاسخی دهند، آمدند و بعد از زدن دستبند از پشت و چشمبند من را کشان کشان از تخت بیمارستان به شکنجه‌گاه‌شان بازگرداندند.

این شکنجه شدن، همراه با فحاشی‌های رکیک جنسی به خانواده‌ام و بی‌هوشی دوباره و بردن به بیمارستان، اصرار دکتر به بستری و عمل فوری و بی‌توجهی مأموران، یک‌بار دیگر تکرار شد. در حالی که من کلا در اعتصاب بودم، تا زمانی که به زندان شیبان اهواز بازگردانده شدم. همه این رفتارهای غیرانسانی برای این بود که اسم من را در لیست تلفن‌های گوشی شخصی که بازداشت‌شده دیده بودند، من که چهارده سال است زندانی خودشان هستم!

وقتی به بند برگشتم اول فکر کردم بیش از یکی دو ماه است که من را برده‌اند و همبندی‌ها یادآور شدند که ۱۲ روز پیش تو را بردند، یعنی از ۱۵ تا ۲۷ آذر! الان که یک ماه از آن روزها می‌گذرد، احساس می‌کنم حفره‌ای عمیق در وجودم ایجاد شده!، نه به دلیل شکنجه فیزیکی، بلکه شکنجه و آزار روحی با فحاشی‌های جنسی مکررشان به عزیزانم، حفره‌ای که هرگز پر نخواهد شد.

آنچه خواندید روایتی دست‌اول به نقل از منبع مطلعی نزدیک به زندانیان سیاسی زندان شیبان اهواز است. روایتی دردناک از رفتار شرم‌آور و غیرانسانی که یک ماه پیش پلیس فتای اهواز با مختار آلبوشوکه زندانی سیاسی زندان شیبان اهواز پس از تحمل چهارده سال حبس با این زندانی انجام داده است.

به گفته این منبع مطلع، بهداری زندانی شیبان آثار شکنجه بر بدن مختار را تأیید کرده است، و در همین حال کمیسیون پزشکی قانونی این استان برای درمان و جراحی بیماری فتق این زندانی سیاسی یک ماه مرخصی استعلاجی فوری را تأیید کرده است، و پزشکان بهداری نسبت به التهاب شدید و انسداد مجاری اداری در صورت عدم انجام درمان هشدار جدی داده‌اند. با این وجود مختار آلبوشوکه به دلیل مداخله نهادهای امنیتی از اعزام به مرخصی استعلاجی محروم و سلامتی وی در خطر جدی قرار دارد، و در حال حاضر با تزریق هفته سه عدد آمپول مسکن و خوردن تعداد زیادی قرص درد ناشی از بیماری را تحمل می‌کند.

Source:

بیشتر بخوانید در همین زمینه